فرمايشات امام خميني (ره) در باره امام زمان (عج)


 

 

 

 

  شما الان تحت نظر خدا و تحت نظر امام زمان (سلام الله عليه) هستيد، ملائكه ، شما را مراقبت مى كنند، نامه اعمال شما را به امام زمان (عليه السلام) عرضه مى دارند.(1)

  شايد اين وصفى كه براى حضرت صاحب (سلام الله عليه) ذكر شده است دنبال همين آيه شريفه كه مى فرمايد كه: «قل انما اعظكم بواحدة أن تقوموا لله مثنى و فرادى» دنبال همين معنا باشد كه همه بايد قيام بكنيم، قيام واحد كه بالاترين قيام همان آن شخص واحداست و همه قيام ها بايد دنبال آن قيام باشد و قيام لله باشد.(2)

  مى گويند «والعصر ان الانسان لفى خسر» عصر، انسان كامل است، امام زمان (سلام الله عليه) است يعنى عصاره همه موجودات. قسم به عصاره همه موجودات يعنى قسم به انسان كامل «ان الانسان لفى خسر»(3)

  حالا ببينيد كه تحت مراقبت هستيد. نامه اعمال ما مى رود پيش امام زمان (سلام الله عليه) هفته اى دو دفعه، به

ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ صحيفه نور، ج 7، ص 22.

2 ـ صحيفه نور، ج 7، ص 26.

3 ـ صحيفه نور، ج 7، ص 225.

حسب روايت; من مى ترسم ما كه ادعاى اين را داريم كه تبع اين بزرگوار هستيم، شيعه اين بزرگوار هستيم، اگر نامه اعمال را ببيند و مى بيند تحت مراقبت خداست نعوذ بالله شرمنده بشود. شما اگر يك فرزندتان خلاف بكند شما شرمنده مى شويد، اگر اين نوكر شما خلاف بكند شما شرمنده ايد. در جامعه آدم شرمنده مى شود كه پسرش اين كار را كرده يا نوكرش اين را كرد يا اتباعش اين كار را كرده. من خوف دارم كه كارى بكنيم كه امام زمان (سلام الله عليه) پيش خدا شرمنده بشود. نكند يك وقت خداى نخواسته يك كارى از ماها صادربشود كه وقتى نوشته برود، نوشته هائى كه ملائكة الله مراقب ما هستند، رقيب هستند، هر انسانى رقيب دارد و مراقبت مى شود، ذره هائى كه بر قلب هاى شما مى گذرد رقيب دارد، چشم ما رقيب دارد، گوش ما رقيب دارد، زبان ما رقيب دارد، قلب ما رقيب دارد. كسانى كه مراقبت مى كنند اينها را، نكند كه خداى نخواسته از من و شما و ساير دوستان امام زمان (سلام الله عليه) يك وقت چيزى صادر بشود كه موجب افسردگى امام زمان (سلام الله عليه)

 

باشد. مراقبت كنيد از خودتان، پاسدارى كنيد از خودتان. اگر بخواهيد اين پاسدارى شما، در دفترى كه پاسداران صدر اسلام در او ثبت است در آن دفاتر ثبت بشود، همانطور كه آنها پاسدارى مى كردند از خودشان، شما هم از خودتان پاسدارى كنيد تا ثبت بشود آنجا.(1)

  در بعضى روايات كه من حالا نمى دانم صحت و سقمش را، هست كه يكى از چيزهاى مستحب اين است كه مومنين در حال انتظار اسلحه هم داشته باشند، اسلحه مهيا، نه اينكه اسلحه را بگذارند كنار و بنشينند منتظر، اسلحه داشته باشند براى اينكه با ظلم مقابله كنند، با جور مقابله كنند. تكليف است، نهى از منكر است، به همه ما تكليف است كه بايد مقابله كنيم با اين دستگاه هاى ظالم خصوصا دستگاه هائى كه با اساس مخالفند.(2)

  مبادا يك وقتى نامه عمل شما برود پيش امام زمان (سلام الله عليه) و آنجا گفته بشود به امام زمان كه اين پاسدارهاى شما، و ايشان سرشكسته بشوند ، آقا مساله

ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ صحيفه نور، ج 7، ص 267.

2 ـ صحيفه نور، ج 9، ص 220.

 

مهم است. قضيه، قضيه كشت و كشتار نيست، قيام و نهضت ما، نهضت يك رژيم طاغوتى نيست، قيام و نهضت ما يك نهضت انسانى است، يك نهضت اسلامى است، ما به كتاب و سنت مى خواهيم عمل بكنيم، شما به كتاب و سنت بايد عمل بكنيد.(1)

  از خداوند تعالى مسئلت مى كنم كه ظهور ولى عصر (سلام الله عليه) را نزديك فرمايد و چشم هاى ما را به جمال مقدسش روشن. ما همه انتظار فرج داريم و بايد در اين انتظار، خدمت كنيم. انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است و ما بايد كوشش كنيم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پيدا بكند و مقدمات ظهور انشاء الله تهيه بشود.(2)

  وقتى نامه هاى ما را بردند پيش امام زمان (سلام الله عليه) (در روايات هست كه هر هفته مى برند ، هفته اى دو دفعه) وقتى كه مى برند، اعمال ما جورى باشد كه نمايش از اين بدهد كه ما تابعيم، ما آنطور نيست كه خودسر

ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ صحيفه نور، ج 7، ص 3 و 252.

2 ـ صحيفه نور، ج 7، ص 255.

 

بخواهيم يك كارى را انجام بدهيم.(1)

  من خيلى ناراحت گاهى مى شوم از اينكه مثلا امام عصر (سلام الله عليه) را مى گويند سلطان السلاطين، خليفه الله است.(2)

  شما بدانيد كه اگر امام زمان (سلام الله عليه) حالا بيايد، باز اين قلم ها مخالفند با او.(3)

  بايد ما بگوئيم كه عيد شعبان، عيد تولد حضرت مهدى (سلام الله عليه) بزرگترين عيد است براى تمام بشر... وقتى كه ايشان ظهور كنند انشاء الله (خداوند تعجيل كند در ظهور او) تمام بشر را از انحطاط بيرون مى آورد، تمام كجى ها را راست مى كند... ايشان مامورند براى اينكه تمام اين كجى ها را مستقيم كنند و تمام اين انحرافات را برگردانند به اعتدال كه واقعا صدق بكند يملأ الارض عدلاً بعد ما ملئت جورا از اين جهت اين عيد، عيد تمام بشر است، بعد از اينكه آن اعياد، اعياد مسلمين است اين

ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ صحيفه نور، ج 8، ص 149 و 150.

2 ـ صحيفه نور، ج 8، ص 149.

3 ـ صحيفه نور، ج10، ص 67.

 

عيد، عيد تمام بشر است، تمام بشر را ايشان هدايت خواهند كرد انشاء الله و ظلم و جور را از تمام روى زمين بر مى دارند به همان معناى مطلقش.(1)

  به ما اين وعده را داده اند كه در يك وقتى كه امام زمان (سلام الله عليه) ظهور كند، اين اختلافات از بين مى رود و همه برادروار با هم هستند.(2)

  قضيه غيبت حضرت صاحب، قضيه مهمى است كه به ما مسائلى مى فهماند من جمله اينكه براى يك همچو كار بزرگى كه در تمام دنيا عدالت به معناى واقعى اجرا بشود در تمام بشر نبوده كسى الامهدى موعود (سلام الله عليه) كه خداى تبارك و تعالى او را ذخيره كرده است براى بشر آن كسى كه به اين معنا موفق خواهد شد و عدالت را در تمام دنيا اجر خواهد كرد، نه آن هم اين عدالتى كه مردم عادى مى فهمند كه فقط قضيه عدالت در زمين براى رفاه مردم باشد بلكه عدالت در تمام مراتب انسانيت، انسان اگر هر انحرافى پيدا كند، انحراف عملى، انحراف روحى،

ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ صحيفه نور، ج 12، ص 208.

2 ـ صحيفه نور، ج11، ص 31.

انحراف عقلى،برگرداندن اين انحرافات را به معناى خودش اين ايجاد عدالت است درانسان،اگر اخلاقش اخلاق منحرفى باشد، از اين انحراف وقتى به اعتدال برگردد اين عدالت دراو تحقق پيدا كرده است.اگر در عقائد يك انحرافاتى و كجى هايى باشد، برگرداندن آن عقايد كج به يك عقيده صحيح وصراط مستقيم،اين ايجاد عدالت است درعقل انسان.در زمان ظهور مهدى موعود (سلام الله عليه) كه خداوندذخيره كرده است او را از باب اينكه هيچ كس در اولين و آخرين، اين قدرت برايش نبوده است و فقط براى حضرت مهدى موعود بوده است كه تمام عالم را، عدالت را در تمام عالم گسترش بدهد و آن چيزى كه انبيا موفق نشدند به آن با اينكه براى آن خدمت آمده بودند،خداى تبارك و تعالى ايشان را ذخيره كرده است كه همان معنايى كه همه انبيا آرزو داشتند، لكن موانع اسباب اين شد كه نتوانستند اجرا بكنند و همه اوليا آرزو داشتند و موفق نشدند كه اجرا بكنند، به دست اين بزرگوار اجرا بشود.....

 

اگر مهدى موعود هم مثل ساير اوليا به جوار رحمت حق مى رفتند، ديگر در بشر كسى نبوده است كه اين اجراء عدالت را بكند، نمى توانسته و اين يك موجودى است كه ذخيره شده است براى يك همچو مطلبى.(1)

  من نمىتوانم اسم رهبر روى ايشان بگذارم،بزرگترازاين است،نمىتوانم بگويم كه شخص اول است براى اينكه دومىدركار نيست، ايشان رانمى توانيم ما با هيچ تعبيرى تعبيركنيم الا همينكه مهدى موعود است،آنى است كه خدا ذخيره كرده است براى بشر.(2)

  چه مبارك است ميلاد بزرگ شخصيتى كه برپا كننده عدالتى است كه بعثت انبيا (عليهم السلام) براى آن بود و چه مبارك است زاد روز ابرمردى كه جهان را از شر ستمگران و دغلبازان تطهير مى نمايد و زمين را پس از آنكه ظلم و جور آن را فرا گرفته پر از عدل و داد مى نمايد و مستكبران جهان را سركوب و مستضعفان جهان را وارثان ارض مى نمايد. و چه مسعود و مبارك است روزى كه جهان از دغلبازى ها و فتنه انگيزى ها پاك شود

ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ صحيفه نور، ج 12، ص 8 و 207.

2 ـ صحيفه نور، ج 12، ص 208.ها

 

و حكومت عدل الهى بر سراسر گيتى گسترش يابد و منافقان و حيله گران از صحنه خارج شوند و پرچم عدالت و رحمت حق تعالى بر بسيط زمين افراشته گردد و تنها قانون عدل اسلامى بر بشريت حاكم شود و كاخ هاى ستم و كنگره هاى بيداد فرو ريزد و آنچه غايت بعثت انبيا (عليهم صلواه الله) و حاميان اوليا (عليهم السلام) بوده تحقق يابد و بركات حق تعالى بر زمين نازل شود و قلم هاى ننگين و زبان هاى نفاق افكن شكسته و بريده شود و سلطان حق تعالى بر عالم پرتو افكن گردد و شياطين و شيطان صفتان به انزوا گرايند و سازمان هاى دروغين حقوق بشر از دنيا بر چيده شوند و اميد است كه خداوند متعال آن روز فرخنده را به ظهور اين مولود فرخنده هر چه زودتر فرا رساند و خورشيد هدايت و امامت را طالع فرمايد.(1)

  دست عنايت خداى تبارك و تعالى به سر اين ملت كشيده شده است و ايمان آنها را تقويت فرموده است كه

ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ صحيفه نور، ج 15، ص 12.

 

يكى از علائم ظهور بقيه الله اروحنا فداه است.(1)

  و در حكومت عدل بقيه الله هم عدالت جارى مى شود، لكن حب هاى نفسانى در بسيارى از قشرها باقى است و همان حب هاى نفسانى است كه بعضى روايات هست كه حضرت مهدى (سلام الله عليه) را تكفير مى كنند.(2)

  درزمان حضرت صاحب (سلام الله عليه) هم كه ايشان با تمام قدرت مى خواهند عدل را اجرا نمايند،با اين ترتيب نمىشودكه هيچ كس حتى خلاف پنهانى هم نكند.و بالاخره همان ها هم كه مخالف هستند حضرت صاحب را شهيد مىكنند.(3)

 آنان به يقين مورد تقدير ناجى بشريت وبر پا كننده عدل الهى درسراسر گيتى روحى لتراب مقدمه الفداء مى باشند.(4)

  مهدى منتظر در لسان اديان و به اتفاق مسلمين از كعبه

ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ صحيفه نور، ج 16، ص 78.

2 ـ صحيفه نور، ج 16، ص 105.

3 ـ صحيفه نور، ج 19، ص 180.

4 ـ صحيفه نور، ج 16، ص 154.

 

ندا سر مى دهد و بشريت را به توحيد مى خواند.(1)

  چه بسا كه اين تحول و دگرگونى، در مشرق زمين و سپس در مغرب و اقطار عالم تحقق يابد «وليس من الله بمستنكر» كه دهر را در ساعتى بگنجاند و جهان را به مستضعفان، اين وارثان ارض بسپارد و آفاق را به جلوه الهى ولى الله الاعظم صاحب العصر ارواحنا له الفداء روشن فرمايد و پرچم توحيد و عدالت الهى را در عالم بر فراز كاخ هاى سپيد و سرخ مراكز ظلم و الحاد و شرك به اهتزاز در آورد. «وما ذلك على الله بعزى».(2)

  و من اميدوارم كه انشاء الله برسد روزى كه آن وعده مسلم خدا تحقق پيدا كند و مستضعفان مالك ارض بشوند. اين مطلب وعده خداست و تخلف ندارد، منتها آيا ما درك كنيم يا نكنيم، آن به دست خداست. ممكن است در يك برهه كمى وسايل فراهم بشود و چشم ما روشن بشود به جمال ايشان. اين چيزى كه ما در اين وقت، در اين عصر وظيفه داريم، اين مهم است. همه

ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ صحيفه نور، ج 18، ص 88.

2 ـ صحيفه نور، ج 18، ص 12.

 

انتظار داريم وجود مبارك ايشان را، لكن با انتظار تنها نمى شود، بلكه با وضعى كه بسيارى دارند، انتظار نيست.(1)

  اينهايى كه مى گويند كه هر علمى بلند بشود و / هر حكومتى / خيال كردند كه هر حكومتى باشد اين بر خلاف انتظار فرج است، اينها نمى فهمند چى دارند مى گويند... ما اگر فرض مى كرديم دويست تا روايت هم در اين باب داشتند، همه را به ديوار مى زديم براى اين كه خلاف آيات قرآن است. اگر هر روايتى بيايد كه نهى از منكر را بگويد نبايد كرد، اين را بايد به ديوار زد، اين گونه روايت قابل عمل نيست.(2)

  يك دسته ديگرى بودند كه انتظار فرج را مى گفتند اين است كه ما كار نداشته باشيم به اين كه در جهان چه مى گذرد، بر ملت ها چه مى ذرد، بر ملت ما چه مى گذرد، به اين چيزها ما كار نداشته باشيم ما تكليف هاى خودمان را عمل مى كنيم، براى جلوگيرى از اين امور هم خود

ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ صحيفه نور، ج 19، ص 154.

2 ـ صحيفه نور، ج 20، ص 198.

حضرت بيايندانشاء الله درست مىكنند ديگر ما تكليفى نداريم،تكليف ما همين است كه دعا كنيم ايشان بيايند وكارى به كارآنچه دردنيامىگذرد يا درمملكت خودمان مىگذرد نداشته باشيم اينها هم يك دسته اى،مردمى بودندكه صالح بودند.

يك دسته اى مى گفتند كه خوب بايد عالم پرمعصيت بشود تا حضرت بيايد ما بايد نهى از منكر نكنيم، امر به معروف هم نكنيم تا مردم هر كارى مى خواهند بكنند، گناه ها زياد بشود كه فرج نزديك بشود.

يك دسته اى از اين بالاتر بودند مى گفتند بايد دامن زد به گناه ها، دعوت كرد مردم را به گناه تا دنيا پر از جور و ظلم بشود و حضرت (سلام الله عليه) تشريف بياورند. اين هم يك دسته اى بودند كه البته در بين اين دسته منحرف هايى هم بودند، اشخاص ساده لوح هم بودند، منحرف هايى هم بودند كه براى مقاصدى به اين دامن مى زدند.

يك دسته ديگرى بودند كه مى گفتند كه هر حكومتى اگر در زمان غيبت محقق بشود، اين حكومت باطل است و بر

خلاف اسلام است. آنها مغرور بودند، آنهايى كه بازيگر نبودند مغرور بودند به بعض رواياتى كه وارد شده است بر اين امر كه هر علمى بلند بشود قبل از ظهور حضرت، آن علم، علم باطل است آنها خيال كرده بودند كه نه، هر حكومتى باشد، در صورتى كه آن روايات كه هر كس علم بلند كند علم مهدى، به عنوان مهدويت بلند كند...

 

ما اگر دستمان مىرسيد قدرت داشتيم بايد برويم تمام ظلم وجورها را از عالم برداريم،تكليف شرعى ماست منتها ما نمىتوانيم: اينى كه هست اين است كه حضرت عالم را پرمىكند از عدالت، نه شما دست برداريد از اين تكليفتان، نه اينكه شما ديگر تكليف نداريد.(1)

  و لهذا مى بينيد فساد در آن وقت بود و حالا هم هست و تا آخر هم خواهد بود بله، در زمان حضرت صاحب (سلام الله عليه) حكومت واحد مى شود، قدرت حكومت... عدالت يك عدالت اجتماعى در همه عالم مى آيد اما نه اين كه انسان ها بشوند يك انسان ديگر، انسان ها همان ها هستند كه يك دسته شان خوبند، يك

ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ صحيفه نور، ج 20، ص 7 و 196.

 

دسته شان بد، منتها آنهايى كه بد هستند ديگر نمى توانند كه كارهاى خلاف بكنند.(1)

  يكى مى خواهد كه بيايد احياء كند اين افكار را و من اميدوارم كه انشاء الله حضرت بقيه الله زودتر تشريف بياورند و اين طبيب واقعى بشر، با آن دم مسيحائى خود اصلاح كند اينها را.(2)

  روز جمعه به ولىّ امر(عج)، متعلّق است.(3)

  فقها از طرف امام (عليه السلام) حجت بر مردم هستند.(4)

  كسى كه در زمان حضرت صاحب(عج) باشد و با نواب اربعه روابط داشته باشد و به حضرت نامه بنويسد و جواب دريافت كند به اين موضوع توجه دارد كه در فراگرفتن مسائل به چه اشخاص بايد رجوع كرد.(5)

  اسحاق بن يعقوب نامه اى براى حضرت ولى عصر(عج) مى نويسد و از مشكلاتى كه برايش رخ داده

ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ صحيفه نور، ج 20، ص 79.

2 ـ صحيفه نور، ج 17، ص 49.

3 ـ آداب الصلوة، ص 409.

4 ـ ولايت فقيه، ص 106.

5 ـ ولايت فقيه، ص 103.

 

سؤال مىكند،ومحمد بن عثمان عمرى ـ نماينده آن حضرت ـ نامه را مىرساند.جواب نامه به خط مبارك صادر مىشود كه... در حوادث وپيشامدها به راويان حديث ما رجوع كنيد، زيرا آنان حجت من برشمايند و من حجت خدايم...(1)

  از غيبت صغرى تا كنون كه هزار و چند صد سال مى گذرد و ممكن است صد هزار سال ديگر بگذرد و مصلحت اقتضا نكند كه حضرت تشريف بياورد، در طول اين مدت مديد احكام اسلام بايد زمين بماند و اجرا نشود؟ و هر كه هر كارى خواست بكند؟ هرج و مرج است؟! قوانينى كه پيغمبر اسلام در راه بيان و تبليغ و نشر و اجراى آن بيست و سه سال زحمت طاقت فرسا كشيد فقط براى مدت محدودى بود؟ آيا خدا اجراى احكامش را محدود كرد به دويست سال؟ و پس از غيبت صغرى اسلام ديگر همه چيزش را رها كرده است؟

ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ ولايت فقيه، ص 104.

 

اعتقاد به چنين مطالبى يا اظهار آنها بدتر از اعتقاد و اظهار منسوخ شدن اسلام است.(1)

  معناى نداشتن حكومت اين است كه تمام حدود و ثغور مسلمين از دست برود، و ما با بى حالى دست روى دست بگذاريم كه هر كارى مى خواهند بكنند؟ و ما اگر كارهاى آنها را امضاء نكنيم رد نمى كنيم. آيا بايد اينطور باشد؟ يا اين كه حكومت لازم است و اگر خدا شخص معينى را براى حكومت در دوره غيبت تعيين نكرده است لكن آن خاصيت حكومتى را كه از صدر اسلام تا زمان حضرت صاحب(عج) موجود بود براى بعد از غيبت هم قرار داده است.(2)

ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ ولايت فقيه، ص 1 و 30.

2 ـ ولايت فقيه، ص 3 و 62.

آپلود عکس


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1392برچسب:, | 19:58 | نویسنده : محمد حسین اسدآبادی |
مترجم سایت